۰۳
مرداد
۹۴
- ۷ نظر
- ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۲۵
فکری مشوش! آوایی بی صدا! کلمه ای غریب! اتفاقی عجیب!
وقتی فکرش را میکنم کمی دلهره میگیرم!من که تعارف ندارم،مبنای نوشتنمان صداقت است و بس!
اما در عین حال دوست دارم بدانم که چه حال و هوایی خواهم داشت!
فکر می کنم مرگ را بیخودی برایم ترسناک جلوه داده اند!
بعد از مدتی گیجی و مبهمی در زندگی،دارم تلاش میکنم خودم را جمع و جور کنم.
انگار که تازه میخوام به رفتار و گفتار و کلامم عادت بخشم.
اما شاید دارم عوضی میرم!"راه رو میگم"
نوشتن برایم سود داره یا فقط جنبه ی ظاهرنمایی!
وقتی به خداوند فکر میکردم،میخواستم برایش یک نقطه ی شروعی متصور بشم همانند:
شروع پیدایش جهان...
شروع پیدایش انسان...
شروع