محبوبم... اگر برای آن بسوی تو می آیم که مرا از شعله های دوزخ نجات بخشی، *بگذار که در آنجا بسوزم*. واگر برای ان بسوی تو می آیم که لذت بهشت را به من بخشی، *بگذار که در های بهشت به رویم بسته شود*. اما اگر برای خاطر تو بسویت می آیم، محبوبم!مرا از خویش مران! *متبرکم کن* تا در کنار زیبایی جاودانه ات، تا ابد لانه کنم.
در روزگاری پادشاهی زندگی می نمود که هنگام برخورد با یک موضوع مسرور کننده بسیار شادی می نمود و به نوعی مغرور میگشت و پس از مدتی که یک موضوع ناراحت کننده اتفاق می افتاد،وی بسیار ناراحت و آسیب پذیر بنظر می آمد و مدام ناله سرمیداد!