- ۰ نظر
- ۰۲ دی ۹۶ ، ۰۱:۱۷
3 درس بزرگی که از سربازی گرفتم و بابت هرکدومشون تاوان سختی دادم...
خیلی سخت...
1-چیزی که پیش اومده بپذیر و قبولش کن.چون هرچقد سخت بگیری سخت تر میگذره.
2-به هیچکس اعتماد نکن.نه اینکه آدما بد باشن بلکه زمونه کاری میکنه که یوقتایی بجز گزینه بد و بدتر انتخاب دیگه ای نباشه.
و
3-بهترین رفیقت:
مـــــــــادر
+خدا وکیلی عین حقیقت رو گفتم...
چی میخواستی از این دنیای شلوغ؟
عشق؟
دادم...
بخشش؟!
بخشیدم...
وفا؟
داشتم...
گذشت؟
کردم...
پس چی کم داشتی؟
واقعا چی...
؟
تلخ ترین اشک هایی که بر سر مزار رفتگان ریخته میشود،
به خاطر کلمات ناگفته و کارهای ناکرده است!
"کمی فکر کردم و دیدم...
دیدم حرف حساب جواب نداره!"
چرا که خیلی چیزا به خیلی از آدما توی خیلی از جاها باید گفته میشد اما...
تمام عمر بستیم و شکستیم
بجز بار پشیمانی نبستیم
جوانی را سفر کردیم تا مرگ
نفهمیدیم به دنبال چه هستیم
عجب آشفته بازاریست دنیا
عجب خواب پریشانیست دنیا
میان آنچه باید باشد و نیــست
عجب فرسوده دیواریست دنیـــــــــــــــــا
چقدر عجیب شده...!
این روزها نمیدونم چرا حرف های تکراری میشنوم!
همه از هم گله دارند!
در حال مکالمه با تلفن:
"اصلا انگار نه انگار!نه زنگ میزنه بگه مرده ای،زنده ای،انقد آدم بیخیال؟!انقد آدم بی تفاوت؟!یعنی نمیدونه من چند وقته حالم بده؟!"
صوفی ای از مال دنیا فقط یک کاسه ی گلی داشت و یک لُنگ که به خودش می بست.
یک روز کاسه را لب برکه ی آبی گذاشت و در آب رفت تا خود را بشوید.وقتی فارغ و بیخیال مشغول شستشوی خود بود لحظه ای به یاد کاسه افتاد و