- ۵ نظر
- ۲۰ خرداد ۹۴ ، ۱۶:۴۷
ما می توانیم یک تعریفی از آرامش داشته باشیم تا بدانیم که در جستجوی چه چیزی باشیم،چه کارهایی را انجام دهیم و چه کارهایی را انجام ندهیم.
*آرامش یعنی آسودگی و راحتی فکر در زندگی*
مسلما یک روح سالم میتواند دارای آرامش و شادمانی باشد.
روح سالم:
شاید...
شاید بارها به این موضوع فکر کرده ایم که چگونه به یک آرامش و شادمانی ای برسیم که زودگذر نباشد و احساس عمیقی را در درودن ما بوجود آورد.
ما دائم دنبال منافع زمینی هستیم(مدرک گرفتن،خانه خریدن،ماشین خریدن و ...)
و وقتی به آن دست می یابیم خواهیم دید ان چیزی نیست که آرامش و سرور مورد نیاز قلب تنهای ما را فراهم کند.
چرا واقعا؟
کتاب *با پیر بلخ*
کتابیست از محمدجعفر مصفا که بیش از 13 دوره چاپ شده است!
کتاب از مثنوی مولانا استفاده نموده و با تفسیر آن و تبدیل به گفتار ساده موقعیتی را فراهم آورده تا هر یک از ما انسان ها که میخواهیم به حقیقت رسیده و از غم و غصه های این دنیا رها باشیم قابل درک و فهم باشد.
در این کتاب علت اسیری ما بیان شده!
چگونه میتوانیم در زمان حال زندگی کنیم؟؟؟
بارها و بارها شنیده ایم که یکی از رازهای شاد زیستن،زندگی در زمان حال میباشد.اما چرا بیشتر ما انسانها نمیتوانیم در زمان حال زندگی کنیم؟؟؟
واقعا چرا...
چرا یا در حال حسرت هستیم یا در حال ترس؟؟؟
یک مثال جالب است که می گوید: